عاشق تنها...ولی شاد،باحال
پاز تارم فرود آمدم، كنار بركه رسيدم. ستاره اي در خواب طلايي ماهيان افتاد. رشته عطري گسست. آب از سايه افسوسي پر شد. موجي غم را به لرزش ني ها داد. غم را از لرزش ني ها چيدم، به تارم بر آمدم، به آيينه رسيدم. غم از دستم در آيينه رها شد: خواب آيينه شكست. از تارم فرود آمدم، ميان بركه و آيينه، گويا گريستم. *****
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |